با یاد تو این ستاره ها رنگی بود / این دفتر خاطرات من سنگی بود
از درس کلاس عاشقی سهمم باز / یک زنگ فقط دوری و دلتنگی بود
.
.
.
در هجوم لحظه های پوچ جدایی ، سکوت تنها یادگار با تو بودن است
.
.
.
معلمم به خط فاصله می گفت خط تیره، خوب می دانست فاصله ها چه به روزگار آدمها می آورد!
.
.
.
ما پیغام دوست داشتنمان را با دود به هم میرسانیم
نمیدانم آنسو برای تو تکه چوبی هست؟
من که این سو
جنگلی را به آتش کشیده ام!
.
.
.
سرم را شاید بتوانند دیگران گرم کنند
اما وقتى تو نیستى
هیچکس نیست دلم را گرم کند!
.
.
.
تمام عمر مرا مهر آشنایی برد / تمام عشق مرا داغ بی وفایی برد
گذشت عمر و نیامد نگار و من مردم / بگوش او برسانید از جدایی مرد
.
.
.
فراق و دوریت دیوانه ام کرد / چو مجنون راهی ویرانه ام کرد
چنان داغی به دل ماند از جدایی / که با هر آشنا بیگانه ام کرد
.
.
.
دمی فکر رهایی را نکردم / خیال آشنایی را نکردم
جدایی را گمان کردم ولیکن / گمان این جدایی را نکردم
.
.
.
تا نباشد جدایی ها کس نداند قدر یاران ، کویر خشک می داند بهای قطره ی باران
.
.
.
به لب های تو می سازم کلامی / سرود آشنایی یا سلامی
ندارم جز غم عشق تو در سر / ولی افسوس که از من جدایی
.
.
.
می نویسم خاطرات با اشک و آه / در شبی تاریک و غمگین و سیاه
می نویسم خاطرات از روی درد/ تا بدانی دوریت با من چه کرد
.
.
.
ﻣــﻦ ﺍگــر مـی خـﻨـﺪﻡ ﺗـﻨـﻬﺎ ﺑـﻪ ﺍﺟـﺒـﺎﺭ ﻋـﻜـــﺎﺱ ﺍﺳــﺖ ﻭگـرﻧﻪ بی تو…
مــن ﻛـﺠـﺎ؟ خــنــدﻩ ﻛـــﺠــﺎ؟
KHEYLIIIIIIII ZIBA BOOOOOOOOD.MAMNOON