ادامه مطلب ...
زندگی شبیه شعریست
قافیه هایش با من ، ” تو ” فقط همیشه ردیف باش !.
.
.
گل اگر چشم خودش باز کند خواهد مرد / ماه در اوج غرورش به زمین خواهد خورد
چون به زیبایی تو حسرت ، عالم خوردند / برق چشمان تو روح از تنشان خواهد برد . . .
الهی من اسیر جهان بودم / عقوبت کن چو نافرمان بودم
خداوندا بسوزانم بسوزان / اگر فرمانبر شیطان بودم . . ..
.
.
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه / خلقی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
حاجی بره کعبه و من طالب دیدار / او خانه همی جوید و من صاحب خانه . . .
(خیالی هروی)
چند سال پیش در یک روز گرم تابستان پسر کوچکی با عجله لباسهایش را درآورد وخنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت . مادرش از پنجره نگاهش میکرد و از شادی کودکش لذت میبرد .
مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی فرزندش شنا میکند.ا مادر وحشت زده به سمت دریاچه دوید وبا فریاد پسرش را صدا زد .
پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود ….ا تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد .
ادامه مطلب ...تمام عالم امکان فدایت ای مادر / تمام عمر میکنم دعایت ای مادر
تمام روزی من از دعای خیر تو بود / و حاضرم که دهم جان برایت ای مادر.
.
.
کیست مادر ؟ نقشه ایجاد ما / کیست مادر ؟ بانی بنیاد ما
قلب او سرچشمه امید هاست / سینه او مشرق خورشیدهاست
.
به خدا سوگند...هر چیزی که نگهبان آن بیشتر باشد استوار تر گردد
مگر “راز” که نگهدار آن هرچه زیادتر باشد ، آشکار تر . . .
(افلاطون)
.
.
.
بی عوض دانی چه باشد در جهان ؟
عمر باشد ، عمر ، قدر آن را بدان . . .
.
.
.
دوست داشتنت