پدری به دخترش
میگه: دخترم راجع
به پیشنهاد
ازدواجی که بهت
داده اند خوب
فکرهایت رو بکن.
دختر گریه کنان
میگه: ولی من می
خواهم پیش مامانم
باشم.
پدر: خوب، اونم
با خودت ببر
عزیزم
پدر: پسرم بزرگ
شدی میخوای چه
کاره بشی؟
پسر: سیاستمدار
پدر: مگه عقلت
کمه؟
پسر: یعنی شرطش
اینه!؟
مادر و بچه جلوی
قفس میمونه...
بچه: مامان این
میمونه شبیه عمه
کبری است.
مادر: وای! عزیزم
اگر به گوشش برسه
خیلی ناراحت میشه
ها.
بچه: مامان من
خیلی یواش گفتم
میمونه نشنید!
بچه اولی: پدر تو
هم بهت یاد داده
قبل از غذا دعا
بخونی؟
بچه دومی: نه،
آخه مادرم خوب
غذا درست می کنه!
فریدون همیشه
لباس مشکی می
پوشیده. دوستاش
میگن چرا همیشه
مشکی می پوشی؟
میگه: آخه من ختم
روزگارم!
محکوم به اعدام:
آخرین آرزوم اینه
که پسرم را
ببینم.
دادستان: اشکال
نداره، پسرت
کجاست؟
محکوم: من هنوز
ازدواج نکرده ام!
معلم: چرا رفته
هستم غلط است؟
شاگرد: آقا
اجازه، برای
اینکه شما هنوز
نرفته هستید
زن از شوهرش
پرسید: چرا وقتی
که من آواز
میخوانم، تو از
پنجره بیرون را
نگاه میکنی و
میخندی؟
شوهر میگه: برای
اینکه مردم تصور
نکنند من دارم تو
را کتک می زنم و
تو داری با جیغ و
داد گریه می کنی!
مشتری: این کت
چنده؟
فروشنده: ۱۰۰
هزار تومان
مشتری: وای! اون
یکی چنده؟
فروشنده: وای
وای!!
به طرف میگن
"تور" را تعریف
کن؟ میگه: تور
مجموعه سوراخهایی
هستند که با نخ
به هم وصل
شدهاند!
زن: تموم بچه ها
عقلشونو از من به
ارث بردن
مرد: ... حق با
توست، چون عقل من
سر جاشه!
از حیف نان می
پرسن یه موجود
نام ببر... می گه
یخ. می گن یخ که
موجود نیست. می
گه هست، چون همه
جا نوشته یخ
موجود است!
سه نفر ایرانی تو
دوبی کنار ساحل
خلیج فارس علیه
آمریکا شعار
میدادن و میگفتن:
خلیج فارس ایران
محل دفن ریگان.
یه ناو آمریکایی
که از اونجا رد
میشد اینا رو
دستگیر میکنه. به
اولی میگن خب تو
چی میگفتی؟ یهو
جوش میاره میگه:
خلیج فارس ایران
محل دفن ریگان!
میگیرن میکشنش.
به دومی میگن تو
چی میگی؟ میترسه
میگه والا به خدا
من فقط گفتم خلیج
فارس ایران محل
ماهیگیران! آزادش
میکنن.
به سومی میگن تو
چی میگی؟ میگه:
من گفتم خلیج
فارس ایران
آسفالت باید
گردد!
به بیل گیتس میگن
سرمایه اولیت
چقدره؟
میگه: الان رو می
گی! یا...
الانو!!!!
یک روشنفکره از
نویسنده میپرسه:
شما از اصطلاح
خلاء دردناک زیاد
استفاده میکنید،
مگه ممکنه چیزی
هم خالی باشه هم
درد کنه؟
نویسنده میگه:
عجیبه! مگه شما
تا حالا سردرد
نگرفتید؟
هر کاری میکردن
غضنفر رو از زیر
آوار زلزله بیرون
بیارن نمی
گذاشته، فقط هی
داد میزده من
کاری نکردم به
خدا، فقط سیفونو
کشیدم!
غضنفر داشت واسه
دوستش تعریف
میکرد: آره، چند
وقت پیش داشتم
توی جنگل می
رفتم، که یک دفعه
یک شیر وحشی بهم
حمله کرد، منم
نتونستم فرار کنم
اونم گرفت منو و
خورد.
دوستش میگه: آخه
چطوری میشه؟ تو
که الان زنده ای
و داری زندگی می
کنی!!
غضنفر میگه: ای
بابا، چه زندگی؟
تو هم به این
میگی زندگی!؟
یارو زنگ می زنه
به دکتر
خانوادگیشون، می
گه: حال پدرم
اصلا خوب نیست
بیاین و نگاهی
بهش بکنید.
دکتره میگه: من
پرونده بابای شما
رو خوب خوندم و
می دونم باباتون
کاملا سالمه فقط
خیال می کنه که
مریضه اصلا جای
نگرانی نیست.
بعد از یک هفته
دکتره زنگ می زنه
به طرف تا حال
پدرش رو بپرسه می
گه: خوب، حال
پدرت چطوره؟
یارو میگه: والا
نمی دونم، فقط از
دیروز تا حالا
خیال می کنه که
مرده!
زن از شوهرش
میپرسه: عزیزم،
تو منو دوست
داری؟
مرد میگه: خوب
معلومه عزیزم،
اگه دوست نداشتم،
چطور می تونستم
هر شب بیام خونه
پیشت، وقت و عمرم
رو تلف کنم؟
به غضنفر میگن:
یه میوه خوشمزه،
آبدار و شیرین
نام ببر؟
میگه: خیار!
بهش میگن: خیار
کجاش آبدار و
شیرینه؟
حیف نون میگه: با
چایی شیرین بخور،
نظرت عوض میشه!
جمشید از دوستش
می پرسه: تو کجا
به دنیا اومدی؟
دوستش می گه تو
بیمارستان. جمشید
می گه: آخی! مریض
بودی؟
دکتره تازه فارغ
التحصیل شده
بوده! برا مریضش
قرص می نویسه، می
گه: یکی قبل از
خواب بخور، یکی
قبل از بیدار
شدن!
یارو میره تو
جنگل میگه مو شیر
و پلنگ، وخورم!
یکدفه شیره نعره
میکشه طرف میگه:
مو گاهی وقتا غلط
زیادی هم
موخوروم.
معلم: بگو ببینم،
کمبوجیه چه جور
پادشاهی بود؟
شاگرد: پادشاه
بدی نبود، فقط
همیشه از کمبود
بودجه شکایت
داشت!!!
مادر : علی بیا
اسفناج بخور آهن
دارد
علی : آخر مادر
جان الان آب
خوردم می ترسم
زنگ بزنم!
خبرنگار: چرا قبل
از هر بازی به
حمام می روی؟
فوتبالیست: برای
اینکه گلهای تمیز
بزنم.!!!!
معلم: بگو به غیر
از اکسیژن چه
چیزهایی در هوا
وجود دارد؟
شاگرد : آقا
اجازه، کلاغ ،
مگس ، پشه !!!!
یکی بود یکی نبود.یه
روز زمین عاشق خورشید
شده بود. بهش گفت
دورت بگردم. تا ابد
تو رودر باسی موند!
ادعا نمی کنم، همواره
به یاد کسانی هستم که
دوستشان دارم ولی می
توانم ادعا کنم که
لحظاتی که به یادشان
نیستم نیزدوستشان
دارم
هرگز برای عاشق شدن،
به دنبال باران و
بهار و بابونه نباش.
گاهی در انتهای
خارهای یک کاکتوس به
غنچه ای می رسی که
ماه را بر لبانت می
نشاند
هیچکس به کار خوبم
نمینماید نظر ، هزار
دیده به دنبال یک
اشتباه من است . . .
تب وتابی داره باتو
بودن ای حبیب / قلب
خود را قربانی نمودن
ای طبیب
در رهت جانی را ستودن
ای شکیب / عاشق را
معشوق بودن ای رقیب .
. .
رنگ از رخسار گندم
رفته است / دوستی از
یاد مردم رفته است
ننگ دیگر در بین مردم
ننگ نیست / آینه با
آینه یک رنگ نیست . .
.
رفاقت مثل ساختن آدم
برفیه ، ساختنش راحته
ولی نگه داشتنش سخته
. . .
روی هر سینه سری تکیه
کند وقت وداع / سر من
وقت وداع تکیه بر
دیوار کرد
روی هر لب ، لبی باشد
موقع قنچه شدن / لب
من خشکی رو باز از رو
خودش پاک کرد . . .
میان عابران تنهاتر
از من هیچ کس نیست /
کسى اینجا به فکر این
غریبه در قفس نیست
دلم امشب براى خنده
هایت تنگ تنگست / فقط
در دستهاى گرم تو
مردن قشنگست . . .
آخرین شعر مرا قاب کن
و پشت نگاهت بگذار ،
تا که تنهایی ات از
دیدن آن
جا بخورد و بداند که
دل من با توست ، در
همین یک قدمی . . .
آره زندگیم همینه ،
دیگه چاره ای ندارم
صبح تا شب این شده
کارم
یا تو باشی و بخندم
یا نباشی و ببارم . .
.
من دل به کسی جز تو
به آسان ندهم
چیـــــــزی که گران
خریدم ارزان ندهم
صد جان بدهم در آرزوی
ِ دل ِ خویش
وان دل که تو را
خواست به صد جان ندهم
وقتی گرمای نگاهت
نیست این میشود حال و
روز من
سرماخوردگی پی در پی،
تب و لرز
لذت عاشقی به شدتتش
نیست به مدتشه.
نماند ناز شیرین بی
خریدار
اگر خسرو نباشد ،
کوهکن هست
فکر می کردیم عاشقی
هم بچگیست... اما حیف
این تازه اول یک
زندگیست...
زندگی چیزیست شبیه یک
حباب.. عشق آبادیه
زیبایی در سراب...
فاصله با آرزو های ما
چه کرد... کاش می شد
در عاشقی هم توبه کرد
عشق را که با عقل
مخلوط می کنی ... چه
معجون تهوع آوری می
توان ساخت
تو که تنها نمی مونی
من تنها رو دعا کن /
خاطراتم رو نگه دار
اما دستامو رها کن .
. .
مرا نیست هراسی ز
نیروی مشت / مرا
ناجوانمردی خلق کشت
مهر کردم به مردم بسی
/ نچیدم گل مردمی از
کسی . . .
به روز مرگ چو تابوت
من روان باشد ، گمان
ببر مرا درد عشق تو
باشد . . .
ای عزیزترینم تا عمق
وجودم دوست دارمت /
اگر مردم نبودم در
کنارت به خدا می
سپارمت . . .
پیش بیا !پیش
بیا!پیشتر / تا که
بگویم غم ِدل بیشتر
دوست ترت دارم از
هرچه دوست / ای تو به
من از خود من بیشتر
دوست تر از آنکه
بگویم چقدر / بیشتر
از بیشتر ازبیشتر
داغ ِتو را از همه
دارا ترم / درد ِ تو
را از همه درویشترم
هیچ نریزد بجز از نام
ِتو / بر رگ ِ من گر
بزنی نیشتر
فوت وفن عشق به شعرم
ببخش / تا نشود قهفیه
اندیشتر
بودَت نمی خوانم
که بود نیستی
نبودَت نمی خوانم
که نبود نیستی
بود ترینی
ای نبود ترین
عربستان و بسیاری از کشورهای عربی فردا را ولنتاین اعلام کردند .
———————
valentine
v victor of love
a adoring u
l love u
e every thing 4u
n need u
t thinking of u
i i miss u
n nothing but u
———————
0000000000000000000 000000000000
0000000000000000000 000000000000
0000000777770000000 777770000000
0000077777777700077 777777700000
0000777777777770777 777777770000
0000777777777777777 777777770000
7777770000ولنتاین مبارک۰۰۰۰۷۷۷۷۷۷۷
۰۰۰۰۰۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷ ۷۷۷۷۷۷۷۰۰۰۰۰
۰۰۰۰۰۰۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷ ۷۷۷۷۷۷۰۰۰۰۰۰
۰۰۰۰۰۰۰۰۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷۷ ۷۷۷۷۰۰۰۰۰۰۰۰
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۷۷۷۷۷۷۷۷۷ ۷۷۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۷۷۷۷۷۰ ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۷۰۰۰ ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
———————
به علت حضور گشت ارشاد در مراسم ولنتاین ، مراسم دیدار خواهران و برادران بصورت جدا در دو نوبت صبح و بعد از ظهر انجا میگردد
———————
سلام درسته که نشد برات خرس و قلب بخرم اما این اس ام اس رو برات بفرستادم تا بدونی همیشه دوست دارم ولنتاین مبارک
———————
اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی . اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی. اگه شمع بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی ولنتاین مبارک
———————
امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه ولنتاینت مبارک عزیزم
———————
میدونی ولنتاین یعنی چی؟ یعنی اینکه یه عاشق واقعی باید به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه
عاشقتم تا همیشه ولنتاین مبارک
———————
نمیگم دوستت دارم
نمیگم عاشقتم
میگم دیونتم که اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بیخیال دیونست
———————
قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق
مرا در خود کشیدی برمودای من !!!
———————
ای دوست به جز عشق تو در سر من هوسی نیست
جز نقش تو بر صفحه ی دل نقش کسی نیست
———————
بهترین لحظه، لحظه ایست که فکر کنی فراموشت کردم، بعد ۱ اس ام اس از طرف من بیاد که توش نوشته میمیرم برات !
ولنتاینت مبارک !
———————
یادته بهت گفتم که خشت دیوار دلتم، تو هم منو شکستی
ولی اشکالی نداره، حالا خاک زیر پاتم !
———————
با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم دارم . . .
———————
قاب عکستو زدم جای ساعت دیواری
از اون موقع به بعد تو شدی تمومه لحظه هام . . .
———————
عمری با غم عشقت نشستم
به تو پیوستم واز خود گسستم
ولیکن سرنوشتم این سه حرف بود
تو را دیدم. پرستیدم . شکستم
———————
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق راآفرید دیوانه نیست
———————
من
به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو، به دو چیزاعتقاد دارم یکی
خدا ودیگری تو، من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو.
———————
ز;ندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.
زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز.
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.
زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست، زندگی راز دل مادر من. زندگی پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر…
———————
هر
کی اومد پیش من یه ذره جاتو نگرفت….هیچ ادایی جای اون نازو اداتو
نگرفت….پیش هر نقاشی رفتم تو رو نقاشی کنه، روی هر بومی زدم رنگ چشاتو
نگرفت…
———————
میدونی
آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل ” ب ” برات میمیرند، مثل ” د ”
دوستت دارند، مثل ” ع ” عا شقت میشوند، مثل ” م ” منتظر می مونند تا یه
روز مثل ” ی ” یارت بشن.
———————
حرفهایی
هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن
دارد و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین
کتابی…
———————
مهم نیست ولنتاین یا سپندار مذگان
هر دوبهانه اند برای اینکه به تو بگویم
.
.
.
.
بی بهانه دوستت دارم
———————
شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش: من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی
———————
مهر یه چیزیه مهربونی یه چیز دیگه، عشق یه چیزیه عاشق شدن یه چیز دیگه، قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه
———————
آسمونتم می توانی همیشه بارونو تو چشمام ببینی. زمین مال زمین خوارها ،فضا مال فضا پیماها ، فقط تو مال من
———————
همه
زندگی فقط ۳روزه : اومدن - بودن - رفتن . من خودم نخواستم بیام ولی خودم
می خوام که باشم اونم فقط به خاطره تو وقتی هم که دیگه نباشی منم میرم
———————
زندگی
زیباست زشتیهای آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست!
زندگی آب روانی است روان میگذرد… آنچه تقدیر من و توست همان میگذرد
———————
مبادا گفته باشی دوستت می دارم دلت را می بویم مبادا شعله ای در آن نهان باشد
———————
گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری گفتی نمیخواهی ببارم عشق اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری
———————
باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد
———————
دبیر
فارسی بودم نامت را اولین غزل از صفحه کتابها می نهادم اگر دبیر جبر بودم
عشق مجهول تو را بر قلب معلوم خودم بخش میکردم تا معادله محبت پدید آید
اگر دبیر هندسه بودم ثابت می کردم که شعاع نگاهت چگونه از مرکز قلبم گذشت
———————
روز اول شوخی شوخی جدی شد شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود و جدی ترین شوخی عمرم از دست دادن تو
———————
من بی تو یک بوسه ی فراموش شده ام؛ یک شعر پر از غلط؛ یک پرنده ی بی آسمان؛ یک نسیم سرگردان؛ یک رویای نا تمام
———————
آتشی که عشق روشن می کند بسیار بیشتر از سردی و خاموشی ای است که تنفر به بار می آورد
و من هرگز نمی توانم کسی را که به او لبخند نزده ام از ته دل دوست داشته باشم