محرم ماه الفت با جنون است / چراغ کوچه هایش بوی خون است
محرم حرمت خون است و خنجر / تلاطم می کند حنجر به حنجر . . .
.
.
.
باز محرم رسید، شدم چه حیران و مست
از این همه عاشقی، دوبارهام مست مست
باز محرم رسید، شهر سیهپوش توست
دل، نگران رنج خواهر مظلوم توست
.
.
.
سلام من به محرم، محرم گل زهرا / به لطمههای ملائک به ماتم گل زهرا
سلام من به محرم، به تشنگی عجیبش / به بوی سیب زمین غم و حسین غریبش
.
.
.
هر جا که میروم ز غمت دیده پر نم است / هر ماه من ز داغ تو ماه محرم است
عمری گریستم که موظف به گریهام / گر نُه فلک به گریه شود باز هم کم است
.
.
.
دمید روح غم اندر تن مه غم عالم
تو نوحه سر بده چون شد عزای اشرف آدم
لباس تیره به تن کن، ز داغ نوحه تو سر کن
که گشته ماه عزا و دوباره گشت محرم
.
.
.
رعرش مجلس غم ارباب عالم است / مشکى بپوش اى دل شیدا محرم است
غش کرد فاطمه به خدا محتشم بس است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم
است
.
.
.
هنگام محرّم شد و هنگام عزا، های
برخیز و بخوان مرثیت کرببلا، های
پیراهن نیلی به تن تکیه بپوشان
درهای حسینیه ی دل را بگشا، های
.
.
.
الا ای عاشقان دیگر، غم عالم نمایان شد
دگر غمها ز داغ او، برایم سهل و آسان شد
ز چشمم اشک می ریزد، ز قلبم خون عاشورا
سبوی عین و شین و قاف، به روی دست مستان شد
.
.
.
ارباب صدای قدمت می آید / هنگامه اوج ماتمت می آید
ما در تب داغ و غم تو می سوزیم / هفت روز دگر محرمت می آید
.
.
.
باز در خاطرهها، یاد تو ای رهرو عشق / شعلة سرکش آزادگی افروخته است
یک جهان، بر تو و بر همت و مردانگیات / از سر شوق و طلب، دیدة جان دوخته
است
.
.
.
محرم شد از غم نگاهم گرفت
به سوزانترین اشک، آهم گرفت
شکست در گلو بغض سوزان من
و عطر حسین روح و جانم گرفت
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
.
.
.
در محرّم، مردمان خود را دگرگون می کنند / از زمین آه و فغان را زیب گردون
می کنند
گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا / جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند
.
.
.
ما مصیبت زده ی کرب و بلاییم حسین
بال و پر سوخته ی آل عباییم حسین
بسکه خون دل از این دیده ز غمهای تو رفت
همنشین لب دریای بکاییم حسین
عمر دنیا نرسد چون به عزاداری تو
تا قیامت ز غمت عقده گشاییم حسین
.
.
.
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم / بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست / دامان حسین اگر نگیرم چه کنم
.
.
.
خبر آمد ز مهی بوی خدا می آید / ماه داغ دل ما غرق نوا می آید
دل ببازید عزیزان که زمان الم است / ماه اشک و الم و کرب و بلا می آید
.
.
.
خواهم ز خدا که بی ولایم نکند / غرق گنهم ولی رهایم نکند
یک خواسته دارم از تو حسین / در هر دو جهان از تو جدایم نکند
.
.
.
دوباره فصل غم اومد
ماه اشک و شبنم اومد
شهر ما مشکی به تن کرد
عاشقا محرم اومد
.
.
.
سالها گفتیم ما از کربلا
از شهید عشق و میدان بلا
از غمش بر سینه و بر سر زدیم
بوسه بر گهواره اصغر زدیم
باز هم گفتیم: مظلوما حسین
بی کس و بی بال و پر، تنها حسین
.
.
.
آقا سلام برغزل اشک ماتمت / بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت
چندی گذشت در غم هجران اشک تو / پرمی کشید دل به هوای محرّمت
.
.
.
حلال جمیع مشکلات است حسین / شوینده لوح سیئات است حسین
ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلا / آنجا که سفینه النجات است حسین
.
.
.
شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
.
.
.
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
.
.
.
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟
بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟
.
.
.
فرمانده کل کائنات است حسین
معنای نماز و صلوات است حسین
ای آنکه برات کربلا می خواهی
در دست کرامتش برات است حسین
.
.
.
غم ِ زهرا مرا سوز درون داد / دم ِ حیدر به من شور جنون داد
حسین آمد به زخم دل نمک ریخت / مرا با شور عاشورا در آمیخت
.
.
.
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم / از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم / در رکاب تو فدایی می شدیم
.
.
.
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است
از مردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیکترین راه به الله حسین است
.
.
.
اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین
جانسوز تر ز داغ تو دیگر کسی ندید
خورشید هم ز داغ تو در تاب شد حسین
.
.
.
محرم شد و دلها شکست
از غم زینب، دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد
از عطش خاک، کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت
چله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم و لیلا همه در خون شدند
این چه غمی بود که دنیا شکست
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد