اگرچه دوری ز اینجا ، تو یعنی اوج زیبایی ، کنارم هستی و هر شب به خوابم باز می آیی ، اگر هرگز نمی خوابند دو چشم سرخ و نمناکم ، اگر در فکر چشمانت شکسته قلب نمناکم ، ولی یادم نخواهد رفت ، که یاد تو هنوز اینجاست ، میان سایه روشن ها ، دل شیدایی من تنهاست ، نباید زود می رفتی و تنها کوچ می کردی .
نگاهت چشمه ساری است که مرا با خود به رویا می برد ، لبانم که از خستگی و سنگینی سکوت تکیه بر هم داده اند ، تا غروب مهربانی عشق تو را سجده می کنند .
دریا هرچه دور شود ساحل باز هم کنار دریا می ماند ، ساحلتم دریای من .
به نام ستاره ی شب تاریکم ، یک شب خوب تو آسمون ، یک ستاره چشمک زنون ، خندید و گفت کنارتم تا آخرش تا پای جون ، ستاره ی قشنگی بود آروم و ناز و مهربون ، ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون ، اما زیاد طول نکشید عشق منو ستاره جون ، ماهه اومد ستاره رو دزدید و برد نا مهربون ، ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی هم زبون ، حالا شبا به یاد اون چشم میدوزم به آسمون .
اگر در زندگی ناگاه یکی از سیم های سازت پاره شد آهنگ زندگی را آنچنان ادامه بده که هیچ کس نداند بر تو چه گذشت .
همیشه تلخ ترین خاطرات زندگی را از کسی تجربه می کنیم که شیرین ترین خاطرات را با وی داشتیم .
خیلی سخته که روز تولدت همه بهت تبریک بگن ، جز اونی که فکر می کنی به خاطرش زنده ای .
همه در دایره ی دوست گرفتار شدند / بی نوا دل که در این دایره پرگار نشد ،
عاشقان سایه گریز و سایه ی یار شدند / یار از خون دل عشق خبردار نشد ،
چشم ها مست ز هوشیاری و در خواب شدند / خواب از یاد رخ دوست بیدار نشد . . .
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد ،
چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد ،
پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند ،
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد . . .
عشق فرآیندی است که در طی آن من به تو کمک کنم تا به خود واقعی ات
نزدیکتر شوی ، نه آنچه من می خواهم . . .
هیچگاه نگذار در کوهپایه های عشق کسی دستت را بگیرد
که احساس میکنی در ارتفاعات آنرا رها خواهد کرد . . .
غم ها چو کوه گشته و بیداد میکند / عمرش دراز باد آنکه ز ما یاد میکند . . .
عشق زیباست ، اما وقتی بی وفائی را دیدی ، عشق را مجازات نکن . . .
میخواهم از چشمان تو دنیائی بسازم تا همه دنیای عاشقان دنیایم شوند . . .
خدا حافظ برای تو رهائی داشت / برای من غم تلخ جدائی داشت . . .
سردفتر عالم معانی عشق است / سر بیت قصیده جوانی عشق است
ای آنکه خبر نداری از عالم عشق / این نکته بدان که زندگانی عشق است . . .
دو چشمت سرزمین آرزوها ، نگاهت داستان آشنائیست
امان از آن زمان که قلبم ، گرفتار خزان یک جدائیست . . .
در اوج یقین اگرچه تردیدی هست / در هر قفسی کلید امیدی هست
چشمک زدن ستاره در شب یعنی / توی چمدان ماه ، خورشیدی هست . . .
گاهی به درد دل خود میخندم ، خلق دارد تصور که دلی خوش دارم . . .
بی تو من از نسل بارانم ، چون ابر بهارانم گریانم
بی تو من با چشم گریان ، سیل غم برد آشیانم . . .
بگم سلام دل میگیره ، بگم علیک دل میمیره
فقط میگم دوستت دارم ، این جور دل آروم میگیره . . .!
مینویسم” د ی د ا ر”
تو اگر بی م ن و دل تنک منی ، یک به یک فاصله ها را بردار . . .
دوای درد غم خنده باشد ، خوشا آنکه ز غم دل کنده باشد
غم دنیا نخور ای یار دیرین ، که هر کس غم خورد ، بازنده باشد . . .
دلم زیباترین دل هاست امروز / درون این دلم غوغاست امروز
دلم را در طبق بنهاده بودم / دهم آن را به دست یار امروز . . .
وقتی کسی نیست که به دادت برسه ، داد نزن
شاید از سکوتت بفهمند که چقدر درد و غم تو وجودته . . .
پیام آشنائی مهربانیست / دل بی مهر را دانی بها نیست
فقط دانم که انسانهای عاشق / هم از غم های عالم رها نیست . . .
دوبیتی های من غم میشمارند / رباعی های من نم میشمارند
غزل هایم برای دیدن تو / قطره های باران را میشمارند . . .
مرسیییییییییییی عالییییییی بود




























عالییییییییییی بود مرسییی




mer30 azizan.aliiiiiiiiiiiiiiiiiii bod.tax