روزی دو مرد جوان نزد استادی آمدند و از او پرسیدند
"فاصله بین دچار یک مشکل شدن
تا راه حل
یافتن برای حل مشکل چقدر است؟"
استاد اندکی تامل کرد و گفت
فاصله مشکل یک فرد و راه نجات او از آن مشکل برای هر شخصی به
اندازه
فاصله زانوی او تا زمین است
آن دو مرد جوان گیج و آشفته از نزد او بیرون آمدند و در بیرون
مدرسه با
هم به بحث و جدل پرداختند. اولی گفت
"وقتی یک انسان دچار مشکل می شود. باید ابتدا خود را به نقطه
صفربرساند. نقطه صفر وقتی است که انسان در مقابل کائنات و خالق
هستی
زانو می زند و از او مدد می جوید. بعد از این نقطه صفر است که
فرد می
تواند برپا خیزد و با اعتماد به همراهی کائنات دست به عمل زند.
بدون
این اعتماد و توکل برای هیچ مشکلی راه حل پیدا نخواهد شد. باز
هم می
گویم
فاصله بین مشکلی که یک انسان دارد با راه چاره او ، فاصله بین زانوی او و زمینی است که برآن ایستاده اس