جوک و اس ام اس سری4

اس ام اس جدید

خاک پای دوست شدن در نزد ما یک آرزوست،تا مگر قابل بداند جانمان تقدیم اوست



تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش بر من شوق زیستن داد دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و دست های سپیدش را به آب می بخشید و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند



چقدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچ وقت فکر آمدن نیست!



باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد.



غمگین بی قرارم زخمی از سه تارم وقتی تورا ندارم نفرین به هرچی دارم

به غیر از خودتان ، هیچ کس دیگر نمی تواند شما را راضی کند !



هموطن گرامی آیا می دانستید لذت بوسه در تاریکی ده ها برابر بوسه در روشنایی است؟؟؟؟



اگه خواستی بوسم کنی به نکات زیر توجه کن :
.
.
.
دیدی میخوای بوسم کنی!!!! خجالت نمی کشی؟



اگه میخوای دوست داشته باشم
برو پایین :
.
.
.
.
. . . دیدی حالا کمبود محبت داری!!


توی کلبه ، توی بیشه ، رو بخار گرم شیشه ، می نوسیم با تو هستم از گذشته تا همیشه .

جوک جدید

بیشتر مردان موفقیتشون رو مدیون زن اولشون هستند و زن دومشون رو مدیون موفقیتشون



مردها بر اثر کمبود عاطفه ازدواج میکنند بعد به علت کمبود حوصله طلاق میدهند ولی نکته جالب اینجاست که براثر کمبود حافظه دوباره ازدواج میکنن



غضنفر میره لوازم ورزشی میگه پرچمه ایران رو دارین . یارو میگه آره براش میاره . یکم فکر میکنه میگه ببخشید رنگ های دیگشم میتونم ببینم !؟



اصفهانیه تو خواب میبینه به یه گدا 1000 تومان داده وقتی بلند میشه اول پولای جیبشو میشماره بعد میگه: عجب کابوسی بود !

آمریکاییه داشته تو رودخونه غرق میشده، هی داد میزده: help me, hellllp!
لره از اونجا رد میشده میگه: احمق جون اگه جای کلاس زبان کلاس شنا رفته بودی الان غرق نمیشدی.



اصفهانیه چشماش ضعیف بوده عینک میزده.
میخواد روزنامه بخونه هی عینکشو میزده یک کمی میخونده دوباره میذاشته تو جیبش دوباره میزده یه خورده میخونه و همینطور.
دوستش میگه: خوب، چرا عینکتو نمیزنی یکدفعه همشو بخونی؟
یارو میگه: آخه اونایی که درشت نوشته بدون عینک میتونم بخونم، عینک نمیزنم که شیشه اش مصرف نشه



یه ترکه میگن جسم شفاف رو تعریف کن میگه: جسمی که بشه از این طرف اون طرفشو ببینی. میگن باریک الله یه مثال بزن؟ میگه نردبون



ترکه تو خیابون به یه نفر میگه: ببخشید، من شما رو تو دوبی ندیدم؟ یارو میگه: نه، من تا حالا دوبی نرفتم. ترکه: خوب من هم نرفتم، حتما دو نفر دیگه بودن



لره سوار تاکسی بوده ... بعد از مدتی یکی پیاده میشه و درو محکم میبنده ...راننده میگه : خر بی شعور ... یه کمی جلوتر یه نفر دیگه پیاده میشه و باز در و محکم می بنده بازم راننده میگه : خر بی شعور ... نوبت به لره میرسه با دقت در و آهسته می بنده می بینه راننده داره نگاش می کنه بهش می گه :چیه ... خر باشعور ندیدی



زنه لره همه ی دندوناشو میکشه یه دونه رو میزاره . لره میگه چرا؟ میگه میخوام چادرم رو باهاش نگه دارم